ـ امشب سراپا عشق بودم و نفرت. امشب چقدر عجیب بودم. امشب چقدر دوستت داشتم...فقط خدا میداند
پر کن پیاله را
کاین جام آتشین
دیری ست..دیری ست...دیری ست
ره به حال خرابم نمی برد
.
ـ فسقلی هنوز بعد از گذشت یک سال گاهی انگلیسی فکر میکنه .پریروز قرار بود دوستم پریسا رو یه جایی سوار کنیم و با هم بریم خرید اما وسط راه با یه تماس تلفنی این قرارعوض شد و وقتی رسیدیم دم مرکز خرید، فسقلی که متوجه این تغییر قرار نشده بود با اعتراض پرسید:«مامان پس چرا نرفتیم پریسا رو بلند کنیم؟»!ا
.
ـ اگر وارد کوچه ی ورود ممنوع و بن بست شدید، بدونید که بعد از رسیدن به انتهای کوچه باید برگردین سر همون جای اولتون و تازه جریمه هم خواهید شد.بنابراین در موقعیت های مختلف زندگی حواستون باشه، اگه خواستین وارد کوچه ای بشین، حتما یه کوچه ای رو انتخاب کنین که ورود ممنوع نباشه و راه هم به جایی ببره!!ا
.
ـ خوبه، وقتی یه نفری هست که بدونی همیشه دوستت داره. یه دوستی ثابت و عالی و خالص. هر جوری که باشی .نه به خاطر این که فرزندش هستی، نه به خاطر این که همسرش هستی، نه به خاطر این که مادرش یا پدرش هستی ، فقط و فقط به خاطر این که "تو" هستی، دوستت داره
.
ـ دست برداشتن از کسی یا چیزی که برات عادت شده گاهی خیلی سخته اما..وقتی به این نتیجه رسیدی که باید این کارو بکنی، معطلش نکن،مطمئن باش پشیمون نمیشی..از ما گفتن بود!!ا
.
ـ اگه طنز در دنیا وجود نداشت و اگه من این روحیه ی طنز رو نداشتم تا حالا به نظرم هزار باره خل و چل شده بودم. زندگی رو باید قشنگ ساخت. هر یه لحظه ای رو که بتونی برای یک نفر، با وجودت قشنگ تر کنی، ارزشش رو داره
.
ـ خیال می بافم. توی خیال می شه همه چی رو اون جور که می خوای ببینی و هر چی رو می خوای هزار بار دوره کنی.هر بوسه می شه هزار بار تکرار بشه. هر نگاه می شه هزار بار دیده بشه. هر سفر می شه صد هزارسال بی پایان طول بکشه.آدم خوبه با عاشقی زنده کنه. اه ...چرا من هیچ وقت مست لایعقل نمی شم.شراب کارگر نیست. نگاهه که مستم می کنه. مثل قبل نگاه کن که مستم کنی و همه ی ناگفته ها رو بشنوی! یالا دیگه!ا
.
ـ دیگه خوابم میاد وگرنه بازم حرف داشتم بزنم!خداییش شانس آوردین!ا