دوشنبه، فروردین ۲۷، ۱۳۸۶

با احساس

داشتیم با فسقلی و آقای همسر میگفتیم و میخندیدیم که تلویزیون شروع کرد به پخش یه آهنگ غمناک و منم که احساساتی، اشکم سرازیر شد.فسقلی یه نگاهی به من کرد وبا ناراحتی گفت: اه...باز این مامان یه روز خوبمونو خراب کرد!ا

۳ نظر:

ناشناس گفت...

چه فسقلی با مزه ای دارید .از طرف من ببوسیدش.

!! گفت...

kheyli mani daasht baanoo !!!!!!!!!!!!!!! aslan khoob nabood...

Kourosh گفت...

الهام بانو سلام
ممنون از لطفتان و منهم شما را به لیست دوستان اضافه کردم. جسارتا عرض می‌کنم که دنیای وبلاگ بیشتر مرتبط با تکنولوژی است و ممنون میشم که در بلاگرولینگ وبلاگتان با یکی از وبلاگهای کانادا پست و یا پرشیا پست حضور داشته باشم که بیشتر حاوی مطالب اجتماعی و فرهنگی هستند. برای شما و خانواده محترم بهترین آرزوها را دارم. شاد و سربلند باشید.