جمعه، دی ۱۶، ۱۳۸۴

انقراض

این خاطره مال وقتیه که ایران بودیم.فسقلی اون موقع خیلی در مورد مادربزرگم که فوت کرده بود از من سوال میکرد. اینکه الان کجاست واز این دست سوالا.شاید به خاطر اینکه من زیاد یاد مادربزرگم میکردم نمیدونم...خلاصه یه روز داشتیم درباره دایناسورا با فسقلی حرف میزدم.سوال کرد:مامان..دایناسورا منقرض شدن یعنی چی؟ گفتم:یعنی مردن..یعنی دیگه نیستن.بدون معطلی گفت:آهان..مامان لیلا(مادربزرگم)هم منقرض شده....حالا فهمیدم!!!!ا

هیچ نظری موجود نیست: