چهارشنبه، دی ۰۷، ۱۳۸۴

عصبانی

من شرمنده ام اما امروز زیادی در مورد بعضیا خوندم قاطی کردم...آخه اینجا مثل اونجا راه نفسمونو هم نبستن...ایشان هر جا به نفعشان باشد می خوابند و از آغوش من و تو بالا می روند آخر سر می گويند از دامان زن مرد به معراج می رسد تا شايد که باز هم آغوشت را باز تر کنی و او بالاتر رود. بازم شرمنده ام و عصبانی...

هیچ نظری موجود نیست: