چهارشنبه، آذر ۳۰، ۱۳۸۴

غریب

در شهريم که با تو برايم غريب نيست اما روزها را بی تو در غربت می گذرانم . سهم من از عشق گوشه سرد و تاريکی از اين دنياست که با ياد تو گرم و روشن مانده است . کاری کن که باور کنم انتظار همان عشق است.

هیچ نظری موجود نیست: