یکشنبه، خرداد ۲۸، ۱۳۸۵

ترک عادت موجب مرض است

چند وقت پیش رفته بودیم مهمونی.یه ساعتی که نشستیم من به آقای همسر اشاره کردم که دیگه بریم خونه اونم از جاش بلند شدو فسقلیو جمع وجور کرد و شروع کرد به خداحافظی از میزبان.مهمونهای دیگه هم همینکارو کردن تا اینکه همه خداحافظیاشونو کردن و بعد سرها به سمت من برگشت وسکوت برقرار شد.من که یه عالمه سنگینی نگاهو رو خودم حس کردم یهو به خودم اومدم و زدم زیر خنده...! میدونید من در تمام این گیر و دار داشتم دنبال مانتو و روسریم میگشتم !!!ا

۱ نظر:

ناشناس گفت...

الهام جان
کلی خوشگل و روان می نویسی .
دستت درد نکنه