دارم بار و بندیلمو میبندم. این آخرین پست من از ایرانه. این دومین باره که از ایران میرم برای همیشه. دفه پیش خیلی فرق داشت با الان. برای همین هم به راحتی تصمیم گرفتم برگردم. اما این بار با تمام سختی و بغض های فرو خورده ام به خاطر دور شدن از پدر و مادرم؛ اطمینان دارم که باید برم. اطمینان دارم.........تمام زندگیمو کردم تو شیش هفت تا چمدون و دارم میرم. یاد اون آدمای قصه ها میفتم که تمام دار و ندارشونو توی یه بقچه سر چوب میزنن و به امید خدا راه میفتن. برام دعا کنید یا اگه اعتقادی به دعا ندارید انرژی مثبت برام بفرستید!!ا
۱۲ نظر:
elham jan, in taraf montazeretim
Good Speed
عاشق وبلاگت شدم..خیلی شخصیت جالبی داری
به امید خدا موفق میشی الهام خانم ... درسته اینجاهم راهها دوره ولی از راه دور هوای خواهرمونو داریم ... یا علی بگو دختر خوب ....
barat kheili kheili doaaa mikonam, motmaennam ke hamechiz kheili aali tar az hamishe pish mire, motmanen bash ke behtarin tasmimie ke migiry,yekami deltangish sakhte, ke unam dorost mishe... wish you a big big luck !!
الهام جان آرزو ميكنم به سوي بهترين آرزو هايت با موفقيت، تندرستي و شادي پرواز كني.
آرزو ميكنم سپهر هم با عشق و شادي وجودت مثل خودت خوب و با صفا رشد كنه و هميشه بهش ببالي.
به اميد ديدن دوباره نوشته هاي قشنگت
سلام الهام جون
از رفتنت دلتنگيم و از موفقيت و خوشحالي شما دلشاديم اميدوارم كه هر جا هستي موفق و پيروز باشي. دوستتون داريم
سلام، از اونجا برام در د دل کن
از مشکلات اونجا و ویژگی های اونجا بگو، شاید من هم اومدنی شدم، البته نه سرزمین پریان بلکه سرزمین کفر آمریکا
:) ;)
سفر خوش مسافر
تو يک چمدان بزرگ از اميد ، تلاش و صداقت همراهته و اينها براي يک زندگي کافيه. ميتوني هميشه از نو بسازي
سفر خوش مسافر
تو يک چمدان بزرگ از اميد ، تلاش و صداقت همراهته و اينها براي يک زندگي کافيه. ميتوني هميشه از نو بسازي
حیرون شدم از این همه درد
سلام نميكم نرو برو اما بازم فكر كن منم يك ماه بيش با اطمينان جمدونام بستم راه افتادم توي سرزميني كه همه جيز داره جز يخه جيؤ اونم مادرم از همه دل كندم اما مادرم جكار كنم دلم لك زده براي يه يه كوجولو اخمش همه جي دارم جز يه اغوش توكل كن به خدا
ارسال یک نظر